سال هاى اوّل طلبگى ام در قم ، خواستم در مدرسه علمیه آیة اللّه گلپایگانى قدّس سرّه
حجره بگیرم ودرس بخوانم . گفتند: به کسانى که لباس روحانیت نپوشیده اند حجره
نمى دهند. خودم خدمت معظم له رسیدم ، ایشان نیز فرمود: شما که لباس ندارید معلوم است
کم درس خوانده اید. به ایشان عرض کردم گرچه به من حجره ندهید، ولى اجازه بدهید یک
مثال بزنم ! اجازه فرمودند:
عرض کردم : مى گویند فردى در کاشان به حمام رفت ، وقتى لباسهایش را بیرون
آورد همه به او گفتند: اَه ، اَه ، چه آدم کثیفى ! وقتى این برخورد را دید دوباره لباسهایش
را پوشید خواست از حمام بیرون برود، مردم گفتند: کجا مى روى ؟ گفت : مى روم حمّام تا
بیایم حمّام ! (چون اگر کسى تمیز باشد که حمّام نمى آید)
حال حکایت شماست که مى گوئید برو درس بخوان بعد بیا اینجا درس بخوان ، روحانى
شو بعد بیا اینجا روحانى شو. وقتى این مثال را زدم معظم له قدّس سرّه خیلى خندید و
فرمود: به شما حجره مى دهیم ، شما اینجا بمانید.
خاطره از حجه الاسلام قرائتی